پرنسس نازم الساپرنسس نازم السا، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

برای فرشته کوچولوی نازمون السا

سفر به خونه مادر جون و پدر جون

      سلام عمر مامان؛ بعد مدتها دوری از خانواده بالاخره 29 دی راهی تهران شدیم. این دومین مسافرت السا جون به تهرانه. اینم عکس السای ناز در حال نهار خوردن تو یه رستوران، نزدیکای زنجان تو مسیر رفت... نوش جونت دخترم... البته غذا دسپخته مامانیه، هنوز خیلی زوده خانم کوچولوی ما غذای بیرون بخوره ... تو اون مدتی که خونه مادرجون اینا بودیم السا جون با داداش پارسا پسردایی گلش مثلا میخواستن بازی کنن اسباب بازی ای که دست السا بود و پارسا میخواست اونی هم که دست پارسا بود و السا میخواست کل اون دو هفته رو بازیشون بگیر و ببر بود    اینم عکس های برگشت السا خانوم از تهران، موقع رفت چون با س...
11 بهمن 1395

اولین باری که خودت خوابیدی فرشته کوچولوی من

      سلام عشقم؛ گل من این عکس هم صبح روز 25 آبان که شما 7 ماه و 15 روتون بود گرفتم. قضیه از این قراره که شما طبق معلوم صبح زود از خواب بیدار شدین و منم که شدید خوابم می اومد شما رو کنار خودم آوردم که گریه نکنین و یه عروسک هم دادم دستتون ولی نفهمیدم کی خوابم برد وقتی از خواب بلند شدم با این صحنه روبرو شدم مامانی قربونت ...  فقط خدا رو شکر میکردم  که از تخت نیفتادی عزیزم، این باعث شد که وقتی خواب آلو آم شما رو کنار خودم نیارم، چون ماشاءالله روز به روز بزرگتر میشی و این کار خیلی خطرناکه. ...
11 بهمن 1395

اولین باری که دخترم دندون گیر استفاده کرد

      سلام دختر خوشگلم؛ ناناز مامان اولین دندون گیری که براتون گرفتم همراه با همون اولین جغجغه 18 تیر از  نی نی لازم بود، آخه من اونروز صبح که پاشدم دیدم لثه تون از دو تا جا سفید شده و فکر کردم دندوناتون داره در میاد و همون روز سفارش دندون گیر رو دادم یعنی دقیقا تو 3 ماه و 8 روزگی ... الان که فک میکنم میبینم چقد برای بزرگ شدنتون عجله داشتم ... آخه کی تو 3 ماهگی دندونش در میاد  البته دندون گیر رو استفاده نکردین تا 20 شهریور یعنی 5 ماه و 10 روزگیتون دندون گیر رو تو فریزر گذاشتم تا سرماش دردتونو کمتر کنه ولی خب این کارم اشتباه بود چون بعدا جایی خوندم که نباید دندون گیر رو تو فریزر گذاشت که یخ بزنه فقط تو یخچ...
11 بهمن 1395

اولین میوه ای که خوردی دختر نازم

      سلام سلام فرشته نازم؛ خوشگل مامان اولین میوه ای که به شما دادیم انگور بود اونم 3 شهریور یعنی دقیقا 4 ماه و 23 روزگی، آخه انقد موقع خوردن ما رو نگاه میکردی و ذوق میکردی دلمون برات میسوخت تا اینکه با بابایی بالاخره تصمیم گرفتیم یه کوچولو میوه بدیم بخوری چه قدم دوست داشتی، انگور رو که تو دهنت میذاشتیم گوشتشو میخوردی و پوستش درسته میموند ...  ...
11 بهمن 1395

اولین غلتایی که زدی ملوسکم

      سلام خوشگلم؛ گل نازم اولین غلتی که زدی دقیقا 4 ماه و 5 روزتون بود. از لحظه ای که تلاش کردی غلت بزنی تا زمانی که موفق شدی رو فیلم برداری کردم وسطاش که خسته و عصبانی میشدی میومدم بغلت کنم ولی میگفتم نه دیگه وقتشه بزار یکم دیگه تلاش کنه، 5 دقیقه طول کشید تا بالخره تونستی .... آفرین عزیزمممممممممم ..... ...
10 بهمن 1395

روز دختر

میشه اسم پاکتو                     رو دل خدا نوشت      میشه با تو پر کشید                 توی راه سرنوشت میشه با عطر تنت                   تا خود خدا رسید      میشه چشم نازتو                   رو تن گلها کشید دخترم روزت مبارک 95/05/14 ...
10 بهمن 1395