پرنسس نازم الساپرنسس نازم السا، تا این لحظه: 8 سال و 27 روز سن داره

برای فرشته کوچولوی نازمون السا

خبرای عروسک کوچولو

      سلام جوجه کوچولوی مامانی، 2 ماهی هست که به وبلاگتون سر نزدم، دروغه بگم سرم شلوغ بوده ولی خب از یه طرف تنبلی و از طرفی هم چون اتفاق خاصی این دوران نیفتاده بود دلیل این کم کاریاست. و اما مشروح اخبار این دو ماه ... اولی عروسی خاله فرناز  و عمو امین 27 مرداد بود که ایشالله مبارکشون باشه و سالهای سال شاد و خوشبخت زندگی کنن. دیگه اینکه من اوایل شهریور یه سری لباس براتون سفارش دادم که 29 شهریور به دستم رسید . ماشالله چه مامان خوش سلیقه ای  خب دیگه چه خبرایی مونده؟؟؟ آهان راستی 31 شهریور دختر دختر عمه شبنم، ستیا جون هم به دنیا اومد، قدمش خیر و به سلامتی زیر سایه پدر و ...
25 مهر 1396

نفسم روزت مبارک

      سلام دختر ناز مامانی، خوشگل خانم، مامانی و بابایی به مناسبت روز دختر تصمیم گرفتن که برای فرشته نازشون یه ماشین شارژی به عنوان هدیه پیشکش کنن، در نتیجه مامانی از یه پیج که تو اینستا پیدا کرده بود یه مدل شیک و ناز و مامانی درست مثله خودت سفارش داد و قرار شد یک روز قبل از روز دختر یعنی 2شنبه به دستمون برسه که خوشبختانه همینطور هم شد. 3شنبه شب هم بابا جون زحمت کشیدن و یه کیک خوشمزه خریدن و به همراه دوستامون یعنی عمو وحید و خاله آیدا، عمو امین و خاله فرناز و عمو امیر و خاله شادی راهی پارک شدیم که هم شما اونجا ماشین سواری کنین و هم جشن کوچیکمونو اونجا بگیریم ... همونجا بدو ورود یه خانم کوچولوی ناز به اسم تارا که 3 ساله...
4 مرداد 1396

دخترم ...

     ... دخترم ای جانم ... دخترم شیرین تر از شهد عسل دخترم صد شعر نو یکصد غزل      دخترم زیباترین رنگین کمان      آفتاب روشن این آسمان           دخترم یک عالمه مهر و وفا           گرترین پیمانه جود و سخا                دخترم گلدان گلهای بهار                دانه ی یاقوت زیبای بهار                     دخترم بر درد بی درمان شفا               &nbs...
2 مرداد 1396

بیا ...

      سلام قناری مامانی، وای خوشگلم دیشب بابابزرگی که همش به شما میگفت بیا السا، بیا السا، یهو شنیدیم که شما هم میگی بیا، بیا، انقد ذوق کردم که نگو خیلی شیرین بیا میگفتی، به نوعی این بیا اولین واژه غیر معمول بین کوچولوها بود، یه جورای خاصی شیرین بود برام ... البته قبل از این جیز و آب و ... رو میگفتی ولی بازم میگم بیا مستقل ترین واژه ای بود که ازت شنیدم و فک کنم کم کم انتظارم واسه حرف زدنتون شروع شده ملوسکم ... پس میشه امشب رو یه شب خاص دونست ... عزیزم اولین گام برای حرف زدن رو بهت تبریک میگم فرشته کوچولو ...
17 تير 1396

تولد بابایی

      سلام عزیز مامانی، خیلی وقته به وبلاگت سر نزدیم و خیلی از اتفاقایی رو که افتاده رو ثبت نکردیم، یکی از مهمترین روزایی که گذشت تولد عشق  منو بابا جون شما (7 خرداد) بود. اون دوران دائی جون مرتضی هم خونه ما بود و باهاش خیلی خوش گذشت بهمون، این آقا داداش ما با اینکه از هممون کوچیکتره ولی خیلی خیلی  فهمیده و سنگ صبوره و اون مدت کلی باهاش درد و دل کردم و ... روز تولد بابایی هم چون من با وجود شما نمیتونستم خرید تولد و کیک و ... رو انجام بدم، دایی جون زحمتشو تقبل کرد و کادو هم یه پیراهن خوشگل به سلیقه خودش برای بابایی خرید. امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من فردا عصای خستگیم شانه های تو در خاک ...
4 تير 1396

مریضی عسلکم

       سلام نفس مامانی، فرشته نازم یکشنبه شب که برای شیر خوردن بیدار شدین متوجه شدم که تب دارین و دمای بدنتون 38.1 شده، واسه همین سریع پاشویه تون کردم و یک سی سی استامینیفون بهتون دادم و خوشبختانه تبتون پایین اومد و به 37.7 رسید و فردا صبحش باز هم استامینوفن و پاشویه تا اینکه بعد ازظهر که بابایی از سرکار برگشتن چون ماشین تو تعمیرگاه بود، تو اهر بردیمتون پیش خام دکتر قنادی، ایشون هم بعد از معاینه گفتن عفونت و علائم سرماخوردگی ندارین و یه آزمایش ادرار نوشتن و دارو هم یه شربت ایبوپروفن-اکسیر هر 6 ساعت 5 سی سی، یه شربت تایلوفن(استامینوفن) هر 6 ساعت 5 سی سی، یه شربت کلاویماکس هر 12 ساعت 2.5 سی سی،با یه آمپول که 1/3 رو بای...
19 ارديبهشت 1396

اولین قدم های یک فرشته

وقتی راه رفتن آموختی، دویدن بیاموز ... و دویدن که آموختی، پرواز را ... راه رفتن بیاموز، زیرا راههایی که می روی جزئی از تو می شود و سرزمین هایی که می پیمایی بر مساحت تو اضافه می کند . دویدن بیاموز، چون هر چیز را که بخواهی دور است و هر قدر که زود باشی دیر . و پرواز را یاد بگیر،  نه برای اینکه از زمین جدا باشی، برای آنکه اندازه فاصله زمین تا آسمان گسترده شوی ... ...
17 ارديبهشت 1396

کوتاه کردن چتریای دخملی

      سلام نازنازی مامانی، خیلی وقت بود که چتریای خوشگلت خیلی بلند شده بود و همش میریخت رو چشای نازت، هر کی هم که میدیدتون میگفت یکم جلوی موهاشو کوتاه کنین گناه داره آخه، منم میگفتم که میخام تولدش تموم شه بعدش ... و بالاخره دیروز 7 اردیبهشت موهای نازتو با بابایی تو حموم کوتاه کردیم. اینم السا جون با چتری های کوتاه؛   ...
8 ارديبهشت 1396